منظور از تفکر استراتژیک یک توانایی فردی برای تفکر مفهومی، تخیلی، سیستمی و فرصت طلبانه است. این مهارت تاثیر بسزایی در رسیدن به موفقیت در آینده دارد. برای اینکه بتوانید به خوبی این مفهوم را درک کنید، شناخت عناصر مهم برای تفکر استراتژیک ضروری است. به این صورت میتوان تفکر استراتژیک را ابزاری برای دستیابی به اهداف و مقاصد سازمانی یا شخصی دانست. درواقع تفکر استراتژیک به افراد کمک میکند تا ورای آنچه که در حال جریان دارد را درک کنند و برای آینده، برنامهریزی درستی داشته باشند.در این مقاله مهارت های تفکر استراتژیک رابررسی می کنیم.
فهرست مطالب
- مراحل تفکر استراتژیک چیست؟
- انواع مدل های تفکر استراتژیک کدامند؟
- تفکر استراتژیک چه اهمیتی دارد؟
- مزایای تفکر به شیوه استراتژیک چیست؟
- چالشها و موانع اندیشه استراتژیک چیست؟
- افرادی که تفکر استراتژیک دارند، از چه ویژگیهایی برخوردارند؟
- سخن پایانی و سوالات متداول
مراحل تفکر استراتژیک چیست؟
۱.فرمان اول:
فرمان اول ناظر بر اصل یادگیری است و تأکید میکند که یادگیری در محیط کسب و کار شکل میگیرد. به عبارت دیگر، شما هنگامی میتوانید به جنبه ها و زوایای مختلف یک کسب و کار مسلط شوید که در یک محیط واقعی به کسب تجربه بپردازید. آگاهی نسبت به عوامل مختلف یک کسب و کار منجر به تولید یک استراتژی قوی و ارزش آفرین خواهد شد و این آگاهی نسبت به شیوه های کسب و کار، فهم بازار، ایده های نو و محصولات نوآورانه، تنها با یادگیری از محیط کسب و کار میسر میشود.البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله مهارت تفکر در زندگی را بخوانید.در اینجا برای یادگیری باید به دو بعد بسیار مهم توجه نمود:
- بعد اول یادگیری از مشتری است و زمانی میتوان از مشتریان آموخت که علاوه بر شناخت رفتار مشتری در بازار، به شکایات او نیز رسیدگی کرد زیرا از طریق شکایتها و انتقادات مشتریان میتوان به عمق خواستهها و نیازهای آنان پی برد.
- بعد دوم تجربه است. تجربه نیز در محیط کسب و کار بدست میآید و به این منظور، سازمانها باید مجموعهای از اقدامات کم خطر را با هدف کسب تجربه توسط کارکنان، در برنامههای خود جای دهند.
۲. فرمان دوم:
آنچه در فرمان دوم مورد تأکید است، کشف نیازهای پنهان مشتریان میباشد. سازمانهایی که از تفکر استراتژیک بهره میبرند به خوبی میدانند که شناسایی آن دسته از نیازهای مشتریان که در بازار پاسخی برای آنها وجود ندارد، موجب خلق ارزش و مزیت رقابتی برای آنها خواهد شد.البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله تفکر سیستمی به زبان ساده را بخوایند.

عکس برداری فوری، چسب نواری و حتی دستمال کاغذی جیبی، برخی از نیازهای کشف نشده در بازار بودند که با شناسایی این نیازها، فرصتهای فراوانی در کسب و کارها بوجود آمد. نکتهای که باید نسبت به آن بی اعتنا نباشید این است که هر چقدر یک نیاز اساسیتر باشد، فرصت حاصل برای راه اندازی کسب و کار نیز با ارزشتر خواهد بود.مزیتهای رقابتی، در اندیشههای متفاوت نهفتهاند، اندیشههایی که وقایع را خارج از حالت متعارف آن میبینند و برای هر اتفاق، سؤالی که با چرا آغاز میشود را از خود میپرسند. چرا برای دیدن یک عکس باید روزها منتظر ماند؟ پاسخ به این چرایی موجب خلق عکسبرداری فوری شد. بنابراین، استراتژیستها باید نگاهی غیر متعارف و خارج از چارچوبهای معمول داشته باشند تا بتوانند ارزشی ماندگار برای سازمان خلق کنند.
۳. فرمان سوم:
در فرمان سوم، میآموزید که تنها شناسایی نیازهای مشتریان کافی نیست و برای پیروزی در میدان رقابت، باید راهکارهایی جدید خلق کنید. هانطور که برای رسیدن به نقطه A هزاران راه وجود دارد؛ پاسخ دادن به نیازهای مشتریان نیز توسط روشهای متعددی امکان پذیر است.
انواع مدل های تفکر استراتژیک کدامند؟
در کتاب پرکاربرد (تصمیم) پنجاه الگوی علمی تصمیم گیری و تفکر استراتژیک مطرح شده است. این کتاب که نوشته مایکل کروگرس و رمان شپلر است، الگوهای تصمیم گیری مختلفی را به صورت عملی و واقع گرا به خواننده معرفی میکند.البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانیدمقاله تفکر انتقادی چیست را بخوانید. از جمله انواع مدلهای تفکر استراتژیک که در این کتاب به آن اشاره شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مدل پشت صحنه
- مدل شکاف بازار
- مدل تیم
- مدل بهینه سازی نتیجه
- مدل جعبه سیاه و…

از میان مدلهای متعددی که برای این موضوع مطرح شده، الگوهای پیتر ویلیامسون، جین لیدکا و هامل جزو شناخته شدهترین الگوها هستند. هریک از این مدلهاف ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند و بنا بر شرایط مورد استفاده قرار میگیرند.
تفکر استراتژیک چه اهمیتی دارد؟
فرقی نمیکند مدیر سازمان بزرگی باشید یا یک شخص عادی. در هرصورت همه ما در زندگی عادی و کاری خودمان اهدافی را دنبال میکنیم. تفکر استراتژیک به ما کمک میکند به صورت بهینه و با سرعت مناسب به اهداف تعیین شده نزدیک شویم و به آنها دسترسی پیدا کنیم.تفکر استراتژیک ما را قادر میکند که بتوانیم مهارتهای اجتماعیمان را تقویت کنیم. بهبود روابط اجتماعی در همه حوزهها از نتایج تقویت تفکر استراتژیک است.واضحتر بگوییم؛ انسان در هر سنی و هر جایگاهی برای دستیابی به وضعیت بهتر، به این توانایی و تقویت آن نیاز خواهد داشت.
مزایای تفکر به شیوه استراتژیک چیست؟
این نوع تفکر به شما کمک میکند تا بتوانید فرآیند برنامه ریزی را راحتتر انجام دهید و سطح بازدهی خود را به بالاترین حد ممکن برسانید. با استفاده از این روش تفکر، قادر هستید برای دستیابی به هر هدفی، مستقیمترین راه را پیدا کنید.
۱. برای هر مسئله یک راه حل ارائه میدهد!
ژنرال جورج اس پاتون میگوید: (ژنرال موفق کسی است که خود را با شرایط وفق دهد و سعی در انطباق شرایط بر استراتژیها ندارد.) درواقع کسانی که در حوزه اندیشیدن به روش استراتژیک موفق هستند، در افکار خود بسیار دقیق میباشند. آنها تلاش دارند تا استراتژی را تغییر داده و بر مشکل پیش رو منطبق کنند. افراد موفق در این حوزه به خوبی میدانند که به کارگیری یک استراتژی واحد برای هر مشکل، نتیجه بخش نخواهد بود!
۲. تفکر استراتژیک مشکلات را شکلات میکند!
شما با استفاده از این روش اندیشیدن، میتوانید پیچیدهترین مسائل و اهدافی که از روبرویی با آنها هراس دارید را به خوبی مدیریت کنید. در واقع با تدوین یک برنامه جامع و کامل، انجام سختترین کارها و مدیریت زندگی روزانه برای شما آسان میشود.

۳. به شما کمک میکند سوالات درستی بپرسید!
یکی از روشهایی که به کمک آن میتوانید مسائل دشوار را به مشکلات کوچکتر تقسیم کنید، مهارت طرح سوال به روش درست است. اندیشه استراتژیک شما را در انجام این کار راهنمایی میکند. برای طرح پرسشهای درست، لازم است تا جهت هدف، سازماندهی، پیگیری، ارزیابی و… را به خوبی بسنجید و در نهایت سوالی که واقعا مهم است را مطرح کنید.
۴. شما را برای آینده آماده میکند!
اگر یاد بگیرید که چگونه استراتژیک بیندیشید، به راحتی قادر خواهید بود به وسیله یک پل امروز و فردای خود را به یکدیگر پیوند بزنید. این کار مسیر و هدفتان را تعیین کرده و پتانسیل شما برای موفقیت در آینده را تضمین خواهد کرد. علاوه بر مزایایی که ذکر شد، موارد زیر نیز از دیگر مزایای تفکر استراتژیک است که عبارتند از:
- کم کردن حاشیه خطا
- افزایش قدرت نفوذ بر دیگران
چالشها و موانع اندیشه استراتژیک چیست؟
در کنار تمامی مزایا و برتریهایی که این نوع تفکر دارد، معایب و چالشهایی نیز برای کسانی که از آن استفاده میکنند.
- عدم برخورداری از تفکر سیستمی
- عدم هدفمندی کافی
- تخصیص منابع ضعیف و یا از دست رفتن آن
- انطباق ضعیف یا خطاپذیر
- هماهنگی ضعیف یا خطاپذیر
- ارتباطات ضعیف
- عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و به هنگام
افرادی که تفکر استراتژیک دارند، از چه ویژگیهایی برخوردارند؟
حالا که با تفکر استراتژیک و ضرورت آن در زندگی روزمره آشنا شدیم، بد نیست نگاهی به کسانی که از این تفکر برخوردارند داشته باشیم. با فهم ویژگیهای افراد دارای تفکر استراتژیک، میتوانیم تفاوت آنها را با بقیه بهتر درک کنیم. به این ترتیب، میتوان گفت افراد دارای تفکر استراتژیک از خصوصیات زیر برخوردارند:
نگاه سیستمی دارند
افراد دارای تفکر استراتژیک، پدیدهها را در ارتباط با هم مییبنند. وقتی آنها به یک پدیده نگاه میکنند، به دنبال یک عامل خاص برای وقوع آن نیستند. آنها همه چیز را به صورت یک سیستم میبینند که اجزای آن در ارتباط با هم عمل میکنند و برهم تاثیر میگذارند.

این تفکر به آنها کمک میکند که فهم بهتری از وقایع داشته باشند و در برنامهریزی برای رسیدن به اهداف، همه عوامل موثر و دخیل را مورد بررسی قرار دهند.
نگرش خلاق دارند
کسانی که تفکر استراتژیک دارند، نگاهی متفاوت و خلاقانه به اتفاقات دارند. نگرش خلاقانه آنها کمک میکند تا برای هر مشکل چندین راهحل متفاوت ارائه دهند. یا برای رسیدن به اهداف، نقشه و راه های خلاقانه ترسیم کنند.
نگاه انتقادی دارند
افراد دارای تفکر استراتژیک به همه پدیدهها، نگاهی پرسشگرانه دارند. آنها به دنبال ماهیت اتفاقات و چرایی وقوع پدیدهها هستند.آنها با برهم زدن نگاه متداول و معمولی به پدیدهها، در پی پرسشگری و واکاوی موضوعات هستند. معمولا افراد دارای تفکر استراتژیک به مباحثی مانند فلسفه علاقهمند هستند؛ چرا که به آن به عنوان ابزاری برای یافتن پاسخهایشان نگاه میکنند.
فرصتطلب هستند
افراد دارای تفکر استراتژیک، از هر چالش برای خودشان فرصتی برای دستیابی به اهداف میسازند. ذات نکته سنج این افراد، از آنها انسانهای فرصتطلبی (در مفهوم مثبت) میسازد که از دل هر موقعیت، فرصتی جدید برای پیشرفت خلق میکنند.
آیندهنگر هستند
نگاه چندجانبه افرادی که تفکر استراتژیک دارند باعث میشود تا آینده را بهتر از سایرین پیشبینی کنند.آنها با ارتباط دادن عوامل وقوع پدیدهها به هم و نگاه سیستماتیک و جزیینگر به مسائل، میتوانند آینده پیشرو را با نگاه واقعبینانهتری ببینند.

آنها همچنین تاکید خاصی روی آینده دارند. آنها تمام برنامهها و اهداف خودشان را در راستای اهداف آیندهمحورشان تنظیم میکنند.
در تفکر استراتژیک انتزاعی فکر میکنند
اصولا افراد دارای تفکر استراتژیک، انسانهای انتزاعی هستند. آنها برای تفسیر موقعیتها و توضیح مسائل به دیگران از در مقایسه وارد میشوند.
در تفکر استراتژیک انتزاعی فکر میکنند
ذهن آنها میتواند مسائل را به هم ربط دهد و از تشابهات بهترین بهره را ببرد. قدرت بازیابی ذهنی بالایی دارند و همین مساله در تحلیل شرایط به آنها کمک زیادی میکند.
روابط انسانی قوی دارند
اصولا افرادی که دارای تفکر قوی استراتژیک هستند، روابط انسانی قوی و محکمی با دیگران دارند. آنها به خوبی میتوانند دیگران و وضعیت روانی آنها را درک کنند و این مساله باعث میشود به سطح خوبی از تعامل با آنها برسند.
میتوانند افراد را هدایت کنند
توانایی درک افراد و برقراری ارتباط مثبت با آنها باعث میشود که آنها بتوانند از توان تاثیرگذاری بر دیگران برخوردار شوند. تاثیرگذاری بر دیگران منجر به اعتماد آنها به افراد دارای تفکر استراتژیک میشود و از آنها رهبران قدرتمند و تاثیرگذاری میسازد.
سخن پایانی
شما در این مقاله با تفکر استراتژیک آشنا شدید.همچنین از مزایا و چالش ها و موانع آن آگاه شدید.اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
فکر استراتژیک در سطح سازمان، هماهنگ کردن فکرهای خلاق در یک دیدگاه مشترک است که سازمان را قادر می سازد به سمت تهیه و تدوین روشی که در آینده همه ذینفعان را خشنود می کند، پیشروی نماید. محققان در پژوهش های خود ویژگی هایی را برای سازمان بیان کردند که در القاء تفکر استراتژیک در سطح سازمان، مهم تلقی می شوند که عبارت اند از: فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، پاداش و سیستم جبران خدمات، فناوری و نظام اطلاعات.
ماهیت تفکر راهبردی را میتوان طرح ریزی عملکردها بر اساس یادگیریهای جدید دانست که این فرآیندها به صورت مداوم هستند و به جهت رفع ابهام در محیط های پیچیده به کار می روند