تفکر، فرایندی پنهانی است زیرا افکار ما و فرایندهای مربوط به تشکیل آنها قابلمشاهده نیستند. فکر کردن با استفاده از نمادهای ذهنی و بازنمایی عمل میکند. مغز ما اطلاعاتی را که دریافت میکند با روشهای مختلفی به افکار تبدیل میکند، که این روشها را میتوان به عنوان انواع تفکر درک کرد. در این مطلب توضیح میدهیم تفکر چیست و شما را با انواع تفکر آشنا میکنیم، پس تا انتها با ما همراه باشید.
فهرست مطالب
- تفکر چیست؟
- عناصر تفکر چیست؟
- معرفی انواع تفکر
- تفاوت فکر و تفکر چیست؟
- اهمیت مهارت تفکر چیست؟
- اصلیترین محرک برای مهارت تفکر چیست؟
- تفکر واگرا چیست؟
- مهارت تفکر خلاق چیست؟
- مهارت تفکر نقادانه چیست؟
- به چالش کشیدن ذهن از طریق حل معما چگونه است؟
- مزایای استفاده از رویکرد تفکر در کسب و کار چیست؟
- تاثیرات استفاده از رویکرد مهارت تفکر در کسب و کار چیست؟
- نتایج استفاده از رویکرد مهارت تفکر در کسب و کار چیست؟
- سخن پایانی و سوالات متداول
تفکر چیست؟
تعریف تفکر و انواع آن و راههای افزایش مهارت تفکر جهت دستیابی به زندگی بهتر مهم نیست که چطور و در چه شرایطی این اتفاق افتاده باشد. مهم این است که مدام اطلاعاتی وارد ذهن میشوند و از طریق تفکر آنها را پردازش میکنیم. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله تفکر استراتژیک چیست را بخوانید.
در واقع با فکر کردن میتوانیم از وجود این اطلاعات بیشمار در مغز خود مطلع شویم و از آنها بهره ببریم. حافظه همچون فردی صبور و مشتاق میماند که مایل است از هر تجربهای برای خود یادگاری بردارد. هیچ محدودیتی در نوع این یادگاریها وجود ندارد.البته برای کسب الاعات بیشتر میتوانید مقاله تفکر سیستمی به زبان ساده را بخوانید.تفکر “من به اندازه کافی خوب نیستم، من توانا نیستم و … ” همه زاییده افکار غلط ما هستند، هیچ کدام واقعی نیستند.مهارت تفکر، کاملکننده فرآیند شناخت است که در نهایت موجب آگاهی فرد میشود. این فرایند از ادراک آغاز شده و پس از یادگیری به تفکر منتهی میشود. این فعالیت خودآگاه و ناخودآگاه روی میدهد و برای هر چه در جهان اطراف وجود دارد صدق میکند.
عناصر تفکر چیست؟
- مفاهیم: ایدهها و ادراکاتی هستند که در زمان ارائهی اشیا یا اطلاعاتی به ما در ذهن ایجاد میشوند. بهعنوان مثال، اگر ما کلمهی «سگ» را بشنویم، نهتنها به این حیوان فکر میکنیم، بلکه به مفاهیمی که به سگ تعلق دارد (وفاداری، محافظت و مانند آن) نیز فکر میکنیم؛
- نشانهها و نمادها: نشاندهنده و اغلب جایگزین اشیا یا ایدههای واقعی میشوند. رنگ قرمز چراغ راهنمایی، علامت خطر، آهنگها، پرچمها و مانند آن بهعنوان علائم و نمادهایی عمل میکنند که اطلاعاتی را به مغز ما منتقل میکنند؛
- عملکردهای مغز: در نهایت و مهمتر از همه، مغز عضوی از بدن است که عمل فکر کردن را انجام میدهد. اشیا، زبانها، نشانها و نمادهای موجود در محیط ما، پس از ثبت توسط اعضای حسی ما، در مغز برای ایجاد کردن افکار ادراک میشوند.
معرفی انواع تفکر
حال که توضیح دادیم تفکر چیست و به ۳ عنصر اصلی این فرایند پرداختیم، وقت آن رسیده است که شما را با انواع آن نیز آشنا کنیم.
ادراکی یا عینی (Perceptual or Concrete)
در این بخش توضیح میدهیم فکر کردن ادراکی چیست. تفکر ادراکی سادهترین نوع از انواع فکر کردن است که در درجهی اول از برداشت ما، یعنی تفسیر اطلاعات گرفتهشده توسط حواس ما برای ایجاد افکار استفاده میکند. این نوع تفکر همچنین بهعنوان تفکر عینی شناخته میشود؛ زیرا افکار ما برای رمزگشایی از اطلاعات، به جای اینکه از برداشتها یا ایدههای دیگری استفاده کند، برداشت خود ما از اشیای عینی، تعابیر دقیق یا معنای تحتاللفظی کلمه را منعکس میکند،.
کودکان خردسال ابتدا جهان را بهعنوان متفکرانی عینی میبینند. آنها فقط زمانی درباره اشیا فکر میکنند که اشیا وجود داشته باشند، نه پس از حذف آنها از محیطشان. بهعنوان مثال، اگر کودکی با یک اسباببازی بازی کند، شاید درمورد اندازهی اسباببازی یا حتی صدایی که تولید میکند، فکر کند. وقتی اسباببازی را از کودک میگیرند، ممکن است در ابتدا گریه کند، اما بلافاصله پس از یافتن شیء دیگری که توجه او را به خود جلب کند، دیگر به این اسباببازی فکر نمیکند.
مفهومی یا انتزاعی (Conceptual or Abstract)
فکر کردن مفهومی یا انتزاعی به توانایی فرد در ایجاد افکار درمورد اطلاعات ارائه شده به آنها با استفاده از مفاهیم و ایدههای پیچیده اشاره دارد. فکر کردن انتزاعی جنبهی مهمی از تعاملات اجتماعی و ارتباطات است، زیرا به افراد این امکان را میدهد تا متوجه نشانههای غیرکلامی باشند، طنز، تشبیهات و دیگر نمایشهای نمادین را درک کنند. توانایی فکر کردن به این شیوه معمولا در اواخر کودکی و نوجوانی ایجاد میشود. متفکران انتزاعی همچنین در آزمونهای استاندارد هوش، عملکرد خوبی دارند.
متفکران انتزاعی میتوانند افکار پیچیدهای را درمورد نظریهها، احساسات و زبان شکل دهند. قصهگویی نمونهای جامع از آن است؛ چراکه در آن برای انتقال اطلاعات از احساسات، لفاظی، تعلیق و طنز استفاده میشود. فرایند فکر کردن صرفا دو حالت ندارد، یعنی تفکر عینی و انتزاعی تنها روشهایی نیستند که مغز ما اطلاعات را پردازش میکند. چندین راه دیگر برای رمزگشایی ورودیهای محیط ما وجود دارد که در زیر به برخی از آنها پرداخته میشود.
انعکاسی (Reflective)
در این بخش نیز توضیح میدهیم فکر کردن انعکاسی چیست و چه زمانی استفاده میشود. تفکر انعکاسی یا بازتابی زمانی استفاده میشود که ما در تلاش برای حل مشکلات پیچیده هستیم. برای انجام این کار، مغز ما تمام تجربیات خود را که مربوط به یک موقعیت خاص است، دوباره سازماندهی میکند تا تجربیات و ایدهها را به هم مرتبط کند و راهحلهای عملی برای چالشهایی که با آن روبهرو هستیم را بیابد.
بنابراین فکر کردن بازتابی ممکن است بهعنوان یک فرایند شناختی شهودی درک شود. در تفکر بازتابی، ما به تجربیات گذشته فکر میکنیم و از آنها درس میگیریم. بهعنوان مثال، اگر فردی ساعت ۹ صبح از خانهی خود خارج شود تا به اتوبوس برسد اما موفق به این کار نشود، احتمالا دفعهی بعد ۵ یا ۱۰ دقیقه زودتر از خانه خارج خواهد شد. البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله مدیریت استراتژیک چیست را بخوانید.
انتقادی (Critical)
تفکر انتقادی یکی از پیچیدهترین فرایندهای فکر کردن است که به مهارتها و تواناییهای شناختی بالاتری مانند تأمل و بازسازی افکار و تجربیات نیاز دارد تا بتوان به شیوهای مستقل، هدفمند و دقیق، وقایع را تفسیر، تحلیل، ارزیابی و نتیجهگیری کرد. اندیشمندان انتقادی باید خود را از تعصبات درونی و نظام اعتقادی خود جدا کنند تا به حقیقت یک مشکل برسند. در عصر رسانههای اجتماعی، هنگام استفاده از اطلاعات آنلاین، تفکر انتقادی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
هنگامی که اطلاعات به ما ارائه میشود، قبل از اینکه نظری درمورد آن داشته باشیم، باید مراقب منبع آن اطلاعات، بیطرف بودن آن و تأثیر احتمالی آن بر خوانندگان و بینندگان باشیم. اگر بخواهیم به همهی اطلاعاتی که به دستمان میرسد، بدون تردید در صحت و هدف آنها کورکورانه ایمان داشته باشیم، متفکران انتقادی نخواهیم بود و در عوض قربانی خطای تأیید میشویم.
خلاق (Creative)
بی اف اسکینر (B.F. Skinner) روانشناس آمریکایی، تفکر خلاق را بهعنوان توانایی یک فرد برای استخراج استنتاجهای جدید، بدیع، مبتکرانه و غیرمعمول از محیط اطراف خود و پیشبینیهایی دربارهی آن تعریف میکند. این نوع فکر کردن به افراد این امکان را میدهد تا محیط اطراف خود را با روشهای جدیدی تفسیر کنند و به راهحلهای نوآورانه برای چالشهای محیط خود برسند. این فکر یکی از مهمترین مؤلفههای رفتار شناختی فرد در نظر گرفته میشود زیرا یک فرایند ذهنی کاملا درونی است.
تفکر خلاق عنصری اساسی بین متخصصان بهویژه در زمینههای هنری و علمی است. توانایی فکر کردن خلاق در تمام جنبههای زندگی، بهویژه در شرایطی که فرد برای حل یک مشکل نیاز به تفکر نامرسوم دارد، نمایان میشود. برای مثال، مخترعان نمونهی ایدئالی از اندیشمندان خلاق هستند. اختراع چیزی جدید نیاز به ابتکار و خلاقیت دارد. طرحریزی یک ماشین لباسشویی که افراد را قادر میسازد کار و زمان صرفشده برای شستن دستی لباسها را کاهش دهند، نمونهای از آن است.
واگرا و همگرا (Divergent and Convergent)
تفکر واگرا و همگرا هر دو از انواعی از اندیشهی خلاق در نظر گرفته میشوند که شامل یافتن راهحل برای مشکلات با جستوجو در طیف وسیعی از ایدهها و احتمالات است. اگر کنجکاو هستید که بدانید تفکر واگرا چیست و چه نوع تفکری است، باید بگوییم فرایندی است که در طی آن یک فرد، بینهایت راهحل برای یک مسئله را مورد بررسی قرار میدهد تا پاسخی خلاقانه ایجاد کند که محصول یک فرایند شناختی منعطف و آزاد است که بین این راهحلهای ارتباط ایجاد میکند.
بهعنوان مثال، برای طراحی مدلهای مداخلهای برای مشکلات اجتماعی، سیاسی و روانشناختی، مدلهای مختلف موجود، محاسن و محدودیتهای چنین مدلهایی و امکانسنجی آنها را مطالعه میکنیم و سپس به مدلی از مداخله میرسیم که از این عناصر موجود برای خلق ایدهای قابلاجرا برای محیط ما وام میگیرد. برعکس، تفکر همگرا فرایند متمرکزتری است که مجموعهای از راهحلها را تجزیهوتحلیل میکند و از بین آنها راهحلی برای مسئلهی پیشنهادی انتخاب میکند.
بهعنوان مثال، هنگام حل یک پرسشنامه چندگزینهای، گزینههای موجود را مطالعه میکنیم و گزینهای را انتخاب میکنیم که فکر میکنیم بهترین پاسخ به سؤال مطرحشده را میدهد. تفکر همگرا فرایند تحلیلیتری است که بر یافتن بهترین پاسخ متمرکز است، در مقابل تفکر واگرا که افراد را تشویق میکند تا ریسکهای نوآورانهای انجام دهند که ممکن است نتیجهی مطلوب را داشته باشد یا نداشته باشد.
خطی و غیر خطی (Linear and Non-Linear)
در تفکر خطی، اطلاعات بهصورت متوالی و بهترتیب پردازش میشوند. این نوع فکرکردن هنگام حل مسائلی که نیاز به یک رویکرد گامبهگام دارند و در آنها نقطهی روشنی برای شروع و پایان وجود دارد، ضروری است. تفکر خطی بیشتر در حرفههای تحلیلی کاربرد دارد. ریاضیدانان و فیزیکدانان هنگام ایجاد یا استخراج نظریهها یا معادلات جدید درمورد جهان از این نوع تفکر استفاده میکنند.
از سوی دیگر، تفکر غیرخطی نوعی فکر کردن انتزاعی است که یک سیر تکخطی را دنبال نمیکند و در عوض برای روبهرو شدن با یک مسئله ایدهها و مفاهیم را از منابع متعدد به هم متصل میکند.
تفاوت فکر و تفکر چیست؟
تعریف تفکر و انواع آن و راههای افزایش مهارت تفکر جهت دستیابی به زندگی بهتریکی از آسانترین روشها برای ایجاد تفاوت و مقایسه این است که ما میتوانیم صفت قدیمی یا جدید را به یک فکر خاص نسبت بدهیم. در حالی که فکر کردن تنها شیوهای برای پردازش دانستههاست و بخشی از طبیعت حافظه اشخاص است.
ما میتوانیم درباره فکری کهنه در زمان حال تفکر کنیم و این از اساسیترین تمایزات میان فکر و تفکر است. بدون تفکر فقط توصیفی از وقایعی که مشاهده و دریافت کردهایم باقی میماند.البته برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله تفکر انتقادی چیست را بخوانید.مانند پس دادن جزء به جزء چیزی که به دست آوردهایم بی آنکه تغییری در آن حاصل شود.ما با تفکر به افکار عمق میبخشیم.
اهمیت مهارت تفکر چیست؟
در برخورد با پیشامدهای مختلفی که در طول زندگی به سمت ما میآیند چیزی وجود دارد که از دست میدهیم و چیزی که بهدست میآوریم. نیازی نیست تا این چیزها چشمگیر و به اندازه خود موضوع پر اهمیت باشند تا بپذیریم که وجود دارند.
اصلیترین محرک برای مهارت تفکر چیست؟
محرومیت یا تلاش برای جلوگیری از آن است. حتی اگر نتوان درباره آن به وضوح صحبت یا آن چه موجب تحرک ذهن شده را تعیین کرد.
فقدان یا عدم تمایل به تلاقی با آن از حافظه انتظار کمک دارد. ذهن تشخیص میدهد که آرزوها و گرایشاتش با خطر مواجه هستند. پس همانند کسی که در صدد حل مشکل خود از میان داشتهها و اطرافیانش در حال تلاش است از اندوخته نامتنهایی خویش کمک میگیرد.ممکن است ذهن مسئلهای را تشخیص دهد که نمود بیرونی ندارد یا هنوز نمود بیرونی پیدا نکرده باشد. بدین ترتیب در اولین مرحله نزدیک شدن به نقطهای که به اطلاعات ما نیاز دارد فعال شده و به تفکر مشغول میشود.
تفکر واگرا چیست؟
در چنین تفکری شما یک مسیر مشخص و از پیش شناخته شده را طی نمیکنید تا به پاسخ مطلوب برسید. انعطاف نقش بسیار پررنگی در این گونه تفکر ایفا میکند.در فکر کردن واگرا قانونی وجود ندارد که عدم رعایت آن از میزان مهارت شما برای رفع نیاز بکاهد. شاید تنها قانون آن بیقانونی باشد. خودتان را محدود نکنید و برای یافتن پاسخ از تخیل و جریان سیال ذهن خود پیروی کنید. از هر اتفاق و هر خاطرهای اطلاعات مفید استخراج کنید. اطلاعاتی که در کنار هم معنی میدهند.این همان جایی است که تفکر همگرا به تصمیمگیریهای ما امنیت بخشیده و به درستی به کار میآید.
مهارت تفکر خلاق چیست؟
چنین مهارتی تنها منحصر به نقاشان و موسیقیدانان و یا به طور کلی هنرمندان نیست. بیشتر اوقات خلاقیت را تنها محدود به دنیای هنر میدانیم در حالی که این تنها یکی از نمودهای تلاش خلاقانه در زندگی است.
فکر کردن خلاق در همهی جنبههای زندگی سودمند بوده و موجب میشود کارها را بهتر و با انگیزه بیشتری انجام بدهیم.
مهارت تفکر نقادانه چیست؟
همان طور که پیشتر در شروع مقاله خواندید از معنی واژه تفکر حرف زدیم و آن را میشناسیم. اکنون به واژه نقادانه در این ترکیب میپردازیم.
نقادانه از ریشه نقد بوده و فقط به معنای پررنگ کردن نقاط ضعف و ایرادات یک فعالیت انجام شده نیست. که در صدد رفع آنها برآمده و همچنین نسبت به حفظ و تقویت مزایای آن اقدام میکند. معادل انگلیسی نقادانه نیز واژهی Critical است و دو واژه Criticism و Criteria بهعنوان همخانوادههای آن و به معنای استدلال، ارزیابی و داوری است. همچنین ریشه Critical لغت یونانی Kritikos و به معنای توانایی قضاوت کردن است.
به چالش کشیدن ذهن از طریق حل معما چگونه است؟
حل کردن معما مانند ورزش ذرات تشکیل دهنده ذهن است. وقتی که خودتان را در موقعیتی هیجان انگیز شبیه بازی قرار میدهید بی آنکه مستقیم در جریان قرار داشته باشید در حال آموختن هستید.تسلط بر آرامش روان در یافتن جواب سوالات نکته بسیار مهمی است. ممکن است اطلاعات مفیدی در حافظه شما ذخیره شده باشند اما به دلیل عدم تسلط بر خویشتن قادر به استفادهی بهینه از آن اطلاعات نباشید.
چیدن قطعههای پازل کنار یکدیگر و کوشش جهت پاسخگویی به مسئله در زمان معین از مصداقهای این روش برای افزایش مهارت تفکر است. در دنیای واقعی نیز ما قطعات پازلی بزرگتر را جمع آوری میکنیم و به نتیجه میرسیم.
قوه تخیل در مشاهدات و مطالعات:
خودتان را به جای شخصیت اصلی مستند یا فیلم تصور کنید و با معلوماتی که از او به دست آوردهاید تصمیمی را در ذهن خود اتخاذ کنید.این به شما کمک میکند تا برای چالشهای مشابه در آینده آماده شوید. این تمرین به همین شکل میتواند در خواندن کتاب هم موجب تقویت قوه فکر کردن شود.
پیادهروی کنید قدرت تفکر شما را افزایش میدهد:
تفاوت این تمرین با فقط خیالپردازی کردن در این است که تخیل شما درباره انسانها و مشکلاتشان به راه حلی مفید منتهی میشود. راه حلی که میتواند در حافظهتان ثبت شده و در صورت لزوم به یاری شما بشتابد.طبق مطالعات، پیاده روی عملکرد ذهنی شما را بهبود میبخشد.بهتر است تا حد ممکن در کوچههای خلوت یا مناظر سرسبز به دور از هیاهوی شهر چنین کنید.
تاثیر تفکر در کسب و کار از نگاه مشاوران کسب و کار:
مشاوره کسب و کار می گوید: فکر کردن در کسب و کار مجموعه ای از روشها برای به وجود آمدن اعتماد، افزایش اعتماد به نفس در برخورد با شرکای تجاری و توانمند سازی طراحان برای انجام کارها به بهترین شکل ممکن است.
۵ عامل مشترک تاثیرگذار بر تصمیمات در مسیرمهارت تفکر در کسب و کار:
- درک سازمانی
- سیاست
- رهبری
- فرهنگ
- تغییر
مزایای استفاده از رویکرد تفکر در کسب و کار چیست؟
- افزایش نفوذ و تاثیر مدیران مجموعه ها:
زمانی که مدیران تجاری صحبت های ارزشمندی می کنند در واقع خود را به عنوان یک رهبر قدرتمند معرفی خواهند کرد.
- رسیدن به نتایج سازگار و تاثیرگذار:
هنگامی که طراحان با استفاده از رویکرد تفکر در کسب و کار تصمیم میگیرند که چه چیزی برای تیم ها و افراد مناسب تر است و همچنین به طور عملیاتی امکان پذیر و از نظر فرهنگی قابل قبول است؛ اثرات آن را می توان به روش های مختلفی احساس کرد.
تاثیرات استفاده از رویکرد مهارت تفکر در کسب و کار چیست؟
- در یک سطح فردی: تفکر تجاری ابزارهای جدیدی را برای رسیدن به گستره وسیعی از چالش های سازمانی و فرصت های شغلی فراهم می کند.
- در یک سطح سازمانی: تفکر تجاری مدیران را از خطرات و ضعف های احتمالی آگاه می سازد و عواقب و فرصت ها در تصمیم گیری های تجاری را برای آنها میسر می سازد.
- در سطح تیمی: تفکر کسب و کار راه های متناوبی را برای مدیران محصول، توسعه دهندگان و طراحان فراهم می کند تا مزایای رقابتی رهبران اجرایی و مشتریان بیشتری را به دست بیاورند.
نتایج استفاده از رویکرد مهارت تفکر در کسب و کار چیست؟
۱: هماهنگی کلی تیم ها
در تمام سطوح افراد، تیم ها و سازمان ها می توانند به جای تکیه بر وضعیت موجود با یکدیگر هماهنگ شوند و از یک خط فکری واحد برای رسیدن به نتایج مثبت و موفقیت پیروی کنند.
۲: دستیابی به نتایج مثبت در مهارت تفکر
پس از هماهنگی و یکدست شدن کل مجموعه قطعا گروه های مختلف در مسیر فعالیت هایشان نتایج شگفت انگیزی را رقم خواهند زد. این روند با ابتکار عمل و درک همکاران و کل مجموعه شما آغاز می شود.
۳: کنترل کردن نتایج در مسیر فعالیت ها
پس از انجام این کار نتایج رویکرد شما قابل کنترل است ضمن اینکه تفکر در کسب و کار مشکلات شما در تصمیم گیری های مهم را رفع می کند و راه حل هایی را پیش روی شما قرار خواهد داد.
سخن پایانی
شما در این مقاله با مهارت تفکر و انواع آن آشنا شدید.همچنین از راه های افزایش مهارت تفکر آگاه شدید. اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
اندیشیدن درمورد تفکر، فراشناخت نامیده میشود. این تفکر مرتبهی بالاتری از فکر کردن است که درک، تجزیهوتحلیل و کنترل فرایندهای شناختی شما را امکانپذیر میکند؛ میتواند شامل برنامهریزی، نظارت، ارزیابی و سنجش استفادهی شما از مهارتهای شناختی باشد.
این کار مستلزم آن است که فرصتهای کافی برای مشارکت در محیطهای سالم و برانگیزاننده که فکر کردن خلاق، تحلیلی و انتقادی را تقویت میکند، در اختیار افراد گذاشته شود. آزادی فکری برای توسعهی تفکر انتزاعی و خلاق ضروری است؛ در غیر این صورت، این تفکرها با وجود محدودیتهای غیرضروری متوقف میشود.