موسیقی میتواند نقش مهمی در رشد کودک حتی قبل از تولد داشته باشد. قرار دادن کودک در معرض موسیقی، همهی زمینههای رشد او را شعلهور میکند و انجام زودهنگام این کار باعث رشد سالم کودک میشود. در واقع موسیقی در سنین پایین به کودکان کمک میکند تا بتوانند خود را بیان کنند و احساساتشان را به اشتراک بگذارند. اما این بدان معناست نیست که اگر هنگام بزرگ شدن برای آنها موتزارت پخش کنید، کودک شما باهوشتر میشود یا سریعتر به نقاط عطف خود میرسد. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر این مورد را باهم بررسی کنیم.
فهرست مطالب
- آیا موسیقی کلاسیک نوزادان و کودکان را باهوشتر میکند؟
- آیا «اثر موتزارت» واقعی است؟
- آیا موسیقی فواید اجتماعی و عاطفی برای نوزادان دارد؟
- آیا موسیقی فواید جسمی و حسی برای نوزادان دارد؟
- معرفی تأثیرات شگفتانگیز شنیدن موسیقی بر رشد ذهنی و جسمی کودک
- چگونه به زندگی کودک خود موسیقی اضافه کنیم؟
- سخن پایانی و سوالات متداول
آیا موسیقی کلاسیک نوزادان و کودکان را باهوشتر میکند؟
این ایده که موسیقی کلاسیک باعث باهوشتر شدن بچهها میشود، از مطالعهای در سال ۱۹۹۳ ناشی میشود که در آن دانشآموزان در سن دبیرستان قبل از انجام این آزمایش باید به یک قطعهی موتزارت، یک نوار مدیتیشن یا کلا به هیچچیز گوش نمیدادند و بعد از آن بریدن یک تکه کاغذ تاشده را تصور میکردند. نتیجهی این تحقیق نشان داد که دانشآموزانی که به موتزارت گوش دادند خیلی بهتر از بقیه عمل کردند. پس این تحقیق بهنام «اثر موتزارت» معروف شد و کمکم در رسانههای عمومی مطرح و به تدریج به این ایده تبدیل شد که موسیقی کلاسیک باعث باهوشتر شدن مردم، بهویژه بچهها میشود.
با وجود اینکه محققان آزمایش سال ۱۹۹۳ باور داشتند که این اثر بعد از ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از بین میرود اما پس از این تحقیق، مطالعهای جدید در سال ۲۰۰۵ نشان داد که آزمایش سال ۱۹۹۳ ده برابر بیشتر از مطالعات علمی مشابه آن زمان مورد استناد قرار گرفته و شهرت آن در طول سالها بهجای محو شدن، افزایش یافته است، زیرا قانونگذاران و کتابهای مشهور مدام آن را تکرار میکردند.
آیا «اثر موتزارت» واقعی است؟
اصطلاح اثر موتزارت حتی در کودکان مورد مطالعه قرار نگرفت. محققان هر نوع اثر را مورد بررسی قرار دادند و حتی به اثرات انواع دیگر موسیقی و نواختن موتزارت برای موشهای داخل رحمی هم پرداختند، اما هیچ اثر قوی تقویت کنندهی هوش از گوش دادن به موسیقی کلاسیک پیدا نکردند و بعد از آن هم چندین گروه از دانشمندان سعی کردند مطالعهی اصلی را دوباره تکرار کنند که همیشه نتایج یکسانی بهدست نیامد.
غیر از اثر موتزارت، مطالعاتی در مورد کودکان خردسال انجام شده است که نشان میدهد کودکانی که بیشتر با موسیقی سروکار دارند، در آینده در آزمونها بهتر عمل خواهند کرد؛ اما این با ایدهی اصلی گوش دادن به موسیقی که هوش را افزایش میدهد متفاوت است.
محققان مطالعهی سال ۲۰۰۵ گزارش دادند که ایدهی اثر موتزارت تنها پس از اینکه مردم شروع به صحبت در مورد آن در نوزادان و خردسالان کردند (حتی اگر در آن جمعیتها مورد مطالعه قرار نگرفته بود) واقعاً محبوبیت پیدا کرد و محبوبیت آن بیشتر در ایالتهایی بود که کمترین هزینه را برای آموزش صرف میکردند. شاید جالب بهنظر برسد، اما سیدیهای موسیقی کلاسیک بهعنوان میانبری برای موفقیت تحصیلی کودکان در مواجهه با مشکلات سیستمی آموزش در نظر گرفته میشد. حتی اگر آن موضوع صحت نداشت.
آیا موسیقی فواید اجتماعی و عاطفی برای نوزادان دارد؟
موسیقی میتواند نقش سرگرمکننده و مفیدی در نحوهی تعامل نوزادان با مراقبان داشته باشد، اما در اینجا موضوعی که اهمیت دارد نقش مراقب کودک است، نه موسیقی. نوزادان میتوانند آهنگهای آشنا و صدای اعضای خانواده را از سنین پایین تشخیص دهند.
همچنین موسیقی به شما این فرصت را میدهد تا احساساتی را با کودک خود تجربه کنید،؛ مانند لبخند زدن، رقصیدن با او هنگام پخش یک آهنگ شاد یا استفاده از آهنگ آرامشبخش مانند لالایی در یک زمان آرام.
آیا موسیقی فواید جسمی و حسی برای نوزادان دارد؟
نوزادان و کودکان نوپا ممکن است برای نواختن موسیقی به معنای آموزش ساز بسیار کوچک باشند، اما قطعا میتوانند بدن خود را حرکت دهند و از سازهای ساده برای ایجاد صدا استفاده کنند. دنبال کردن یک آهنگ به آنها اجازه میدهد تا انواع مختلف حرکت را تمرین کنند و ببینند که چگونه اعمالشان در دنیای واقعی تأثیر میگذارد. (من این چیز را تکان میدهم و صدا ایجاد میکند).
این مهارتهای حرکتی بخش مهمی از رشد نوزادان است و مطالعاتی وجود دارد که نشان میدهد کلاسهای آهنگ برای کودکان میتواند به آنها کمک کند تا برخی از مهارتهایی را که به پردازش زبان کمک میکند، بیاموزند؛ اما فراموش نکنید که وقتی کودک به آهنگ گوش میدهد، همزمان میتواند با اسباببازیها بازی کند و هم نسبت به معلم یا مراقبش که کارها را انجام میدهد، واکنش نشان دهد. در واقع بیشتر از اینکه فقط نتهای آهنگ به گوش او برسد، به کارهای دیگر توجه میکند.
معرفی تأثیرات شگفتانگیز شنیدن موسیقی بر رشد ذهنی و جسمی کودک
گوش دادن به موسیقی به رشد و پیشرفت کودک در جنبههای مختلف کمک میکند. اگر در محیطی که کودک در آن قرار دارد موسیقیهای جذاب و احساسی پخش شود، روند رشد شناختی و حسی کودک سریعتر میشود.
کودک و Music
نوزادان عاشق آهنگ و ریتم آن هستند و دقیقا مانند بزرگسالان، از حال و هوای آن تأثیر میپذیرند. دانشمندان در تحقیقات مختلف به شواهدی دست پیدا کردهاند که نشان میدهد اثر آهنگ بر ذهن نورستهی نوزادان، بیشتر از آن چیزی است که ما تصور میکنیم.
موسیقی بر رشد جسمی، عاطفی و فکری نوزادان و کودکان تأثیر میگذارد و حتی رشد شناختی و حسی آنها را هم تقویت میکند.
شروع زودهنگام؛ Music در دوران جنینی
تأثیر شگفتانگیز آهنگ بر کودک، قبل از تولد و در دوران جنینی آغاز میشود. مطالعات اخیر نشان میدهد کودکانی که در دوران جنینی در معرض آهنگ کلاسیک بودهاند، پس از تولد تغییرات مثبت و متفاوتی در رشد جسمی و روحی، نسبت به دیگر کودکان داشتهاند.
در آزمایشی که بهتازگی انجام شده است، جنینها در هفتههای آخر بارداری در معرض ۷۰ ساعت آهنگ کلاسیک قرار داده شدند. همان کودکان پس از به دنیا آمدن، در ۶ ماهگی از نظر مهارتهای حرکتی، رشد زبانی و رشد فکری جلوتر از نوزادانی بودند که در معرض این نوع از موسیقیها قرار نگرفتهاند.
نوزادان با ۱۰۰ میلیارد سلول عصبی متصل به هم متولد میشوند و تجربههای شناختی و ذهنی مختلف، به آنها در ایجاد و تقویت اتصالات بین سلولی در مغزشان کمک میکند. امروزه دانشمندان بر این باورند که گوش دادن به آهنگ از اصلیترین عوامل ساخت و توسعهی مغز در کودک است.
تأثیراتی که Music، بر روند رشد کودک دارد
تأثیرآهنگ بر رشد کودک و نوزاد متنوع است و رشد آنها را در دو زمینهی ذهنی و جسمی سرعت میبخشد. اگر برای کودکتان موسیقی پخش کنید، مسیرهای عصبی که در او مسؤول مهارتهایی مثل خلاقیت، هوش مکانی و مهارتهای عمومی هستند را تقویت کردهاید.
- خلاقیت: در مطالعهای که در مجارستان انجام شد مشخص شد کودکان ۳ تا ۴ سالهای که در زمان آموزش در معرض موسیقی قرار داشتند، امتیازهای بالاتری نسبت به هم سن و سالهای خود که در معرض موسیقی نبودهاند، کسب کردهاند.
- حافظه: نوزادان سه ماهه میتوانند از موسیقی برای به یاد آوردن کارهایی که یاد گرفتهاند، کمک بگیرند. دانشمندان معتقدند موسیقی بر فرآیند یادگیری مؤثر است و به خاطر سپردن موضوعات مختلف را آسان میکند.
- هوش مکانی: به توانایی درک روابط در فضا و درک دنیای بصری «هوش مکانی» گفته میشود. مطالعهای که بر روی کودکان یک مهدکودک در کالیفرنیا انجام شده است نشان میدهد کودکانی که آموزش پیانو دیدهاند، در سر هم کردن یک اره مویی ۳۴٪ موفقتر از کودکانی بودهاند که که آموزش کامپیوتر دیدهاند.
- ریاضیات: یک مطالعه نشان میدهد دانش آموزان کلاس اولی که موسیقی را به شکل فشرده آموخته بودند، نسبت به دیگر همکلاسیهای خود در درس ریاضی پیشرفت بیشتری داشتهاند. دانشمندان معتقدند ارتباط مستقیمی بین موسیقی و ریاضی وجود دارد و یادگیری موسیقی، توان درک مفاهیم ریاضی را افزایش میدهد.
- زبان: ارتباط تنگاتنگی بین رشد زبانی و موسیقی وجود دارد. هر دو مهارت نیاز به توانایی تشخیص تفاوتهای ظریف شنوایی بین صداهای مشابه دارند؛ مثلا تفاوت صدایی بین حروف «ب» و «پ». گوش دادن به موسیقی به رشد مهارتهای زبانی، پرورش قدرت شنوایی و رمزگشایی دادههای شنوایی کمک میکند. این تواناییها برای درک زبان، اساسی و مهم هستند.
- هوش هیجانی : موسیقی باعث ایجاد احساسات شدید میشود و نوزادان با گوش دادن به موسیقی کلاسیک، میتوانند توانایی خود را در تشخیص خلقوخو و احساسات دیگران افزایش دهند. این رشد حاصل درک تفاوتهای ظریف بین احساسات ناشی از موسیقی و همچنین آگاهی از روندهای داخلی آنها پس از شنیدن است.
چگونه به زندگی کودک خود موسیقی اضافه کنیم؟
راههای زیادی وجود دارد که از طریق آنها میتوانید فرزندتان را با موسیقی آشنا کنید. یافتن بهترین ژانر یا آهنگسازان را فراموش کنید و برای کودکان آواز بخوانید، با آنها برقصید و حتی آهنگ مورد علاقهی خود را بنوازید. کودکان هنوز کلمات را متوجه نمیشوند، بنابراین شما میتوانید هر چیزی را برای آنها پخش کنید و اجازه دهید با آهنگ احساسات خود را ابراز کنند.
سخن پایانی
شما در این مقاله با باهوشتر شدن کودکان یا موسیقی آشنا شدید. همچنین از تاثیرات آن بر رشد جسمی و ذهنی کودک آگاه شدید. اگر سوال یا نظری دارید آن را در کامنت مطرح کنید تا در اسرع وقت توسط ما جواب داده شود.
سوالات متداول
آغاز آموزش قبل از سن هفت سالگی بیشترین تاثیر را خواهد داشت. سنی که در آن آموزش موسیقی آغاز می شود بر روی آناتومی مغز در بزرگسالی تاثیر خواهد گذاشت.
مدارهای مغزی که در آماده سازی موسیقایی از طریق آموزش نظامند شکل گرفته اند باعث می شوند که کمتر به کارکرد حافظه وابسته شویم و بیشتر در درون ذهن ارتباطات برقرار شود.